سخت است وقتی روضه وصف دختری باشد
حالا تصور کن به دستش هم، سری باشد
حالا تصور کن که آن سر، ماهِ خون رنگی
در هالهای از گیسویی خاکستری باشد
قاسم صرافان
سخت است وقتی روضه وصف دختری باشد
حالا تصور کن به دستش هم، سری باشد
حالا تصور کن که آن سر، ماهِ خون رنگی
در هالهای از گیسویی خاکستری باشد
قاسم صرافان
ما شکیبایی زینب نداریم آقا جان، کاسه دلمان لبریز بی تو بودن است
…بیا
دارد زمین از هجر شما خشک میشود
این جمعه باز حضرت باران نیامدی
اللهم عجل لولیک الفرج
دارد زمین از هجر شما خشک میشود
این جمعه باز حضرت باران نیامدی
اللهم عجل لولیک الفرج
دیرآمدی و فقط شکایت کردیم
هرجمعه که آمد استراحت کردیم
انگارقرارنیست کاری بکنیم
آقا! به نبودن توعادت کردیم
دیرآمدی و فقط شکایت کردیم
هرجمعه که آمد استراحت کردیم
انگارقرارنیست کاری بکنیم
آقابه نبودن توعادت کردیم
انتظار منو آواره کرده
هجر یار تو دلم خونه کرده
صدای گریه ی حیران و دوری
دوباره غصه هجران و دوری
من و دل کندن از تو وای بر من
دوباره غصه ی حیران و دوری
همیشه تاب و تب در دل ندارم
به روی هم چو ماهت دل سپارم
انتظار منو آواره کرده
هجر یار تو دلم خونه کرده
صدای گریه ی حیران و دوری
دوباره غصه هجران و دوری
من و دل کندن از تو وای بر من
دوباره غصه ی حیران و دوری
همیشه تاب و تب در دل ندارم
به روی هم چو ماهت دل سپارم
انتظار منو آواره کرده
هجر یار تو دلم خونه کرده
صدای گریه ی حیران و دوری
دوباره غصه هجران و دوری
من و دل کندن از تو وای بر من
دوباره غصه ی حیران و دوری
همیشه تاب و تب در دل ندارم
به روی هم چو ماهت دل سپارم
افسوس میخورم که غایبم از انتظار تو
شرمنده بی سلام رد شدهام از کنار تو
افسوس میخورم که غایبم از انتظار تو
شرمنده بی سلام رد شدهام از کنار تو
ِأَبِی أَنْت وَ أُمِّی وَ أَهْلِی وَ مَالِی وَ أُسْرَتِی
یَا صَاحِبَ الزَّمَان (عَجَّلَ الله تَعَالی فَرَجکَ الشَّریف)
پدر و مادرم، اهل و عيالم، مال و ثروتم، قوم و قبيله و خاندانم همه
و همه فدایت باد یا صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجک الشریف)
ِأَبِی أَنْت وَ أُمِّی وَ أَهْلِی وَ مَالِی وَ أُسْرَتِی
یَا صَاحِبَ الزَّمَان (عَجَّلَ الله تَعَالی فَرَجکَ الشَّریف)
پدر و مادرم، اهل و عيالم، مال و ثروتم، قوم و قبيله و خاندانم همه
و همه فدایت باد یا صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجک الشریف)
ِأَبِی أَنْت وَ أُمِّی وَ أَهْلِی وَ مَالِی وَ أُسْرَتِی
یَا صَاحِبَ الزَّمَان (عَجَّلَ الله تَعَالی فَرَجکَ الشَّریف)
پدر و مادرم، اهل و عيالم، مال و ثروتم، قوم و قبيله و خاندانم همه
و همه فدایت باد یا صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجک الشریف)
حسرتی به دلهایمان مانده برای دیدنت؛
قلبهایی بیقرار مانده برای آمدنت؛
به خدا که این روزها فهمیدهایم به این طبیب و آن طبیب رو زدن،
تنها عمق جراحت را بیشتر میکند. درد ما یک درمان دارد و آن تویی،
ای حضورت مرهمی بر زخمهای عالَم
حالا که موسایم شدی راهی نشانم ده
غیر از نجات، این قوم از موسی چه میخواهد
حالا که موسایم شدی راهی نشانم ده
غیر از نجات، این قوم از موسی چه میخواهد
قلبي يئن، يلوب في ألم
يسائل في شرود
لِمَ لا يعود؟
فلا يجيب سوى صدى
(لِمَ لا يعود)
قلبِ من نالان
و لبتشنه به صحراهای درد
با سردرگمی میپرسد
چرا او برنمیگردد؟
تنها پژواک پاسخ میدهد
(چرا او برنمیگردد)
دست ما گیرد مگر در راه عشقت جذبهای
ورنه پای ما کجا وین راه بیپایان کجا
هاتف اصفهانی
دست ما گیرد مگر در راه عشقت جذبهای
ورنه پای ما کجا وین راه بیپایان کجا
هاتف اصفهانی
باران ببار
ببار و خیابانها را غرق کن
بر سر این چهار راه
در انتظار نوحیم
محمد شمس لنگرودی
دوباره جمعه گذشت و قنوتِ گریان ماند
دوباره گیسوی نجوای ما پریشان ماند
دوباره زمزمه ی کاسه های خالی ما
پس از نیامدنت گوشه ی خیابان ماند
نه یـــار نوازد به کـرم یک روزم
نه بخت که بر وصـل کند پیروزم
چون شمع برابر رخش گه گاهی
از دور نگـه میکنم و میسوزم
هر چه داريم ز سوداي تو دلبر داريم
حيف باشد كه ز سوداي تو دل برداريم
منعم شيرازي
خوش به حال اون کسانی که
تک تک قدمهاشون رو
در پیاده روی اربعین
در راه عشق
در مسیر ظهور
برمیدارند
اللهم عجل لوليك الفرج
اربعين گويم دمادم تا حرم
ذكر تعجيل فرج در هر قدم
اللهم عجل لوليك الفرج