قلبي يئن، يلوب في ألم
يسائل في شرود
لِمَ لا يعود؟
فلا يجيب سوى صدى
(لِمَ لا يعود)
قلبِ من نالان
و لبتشنه به صحراهای درد
با سردرگمی میپرسد
چرا او برنمیگردد؟
تنها پژواک پاسخ میدهد
(چرا او برنمیگردد)
قلبي يئن، يلوب في ألم
يسائل في شرود
لِمَ لا يعود؟
فلا يجيب سوى صدى
(لِمَ لا يعود)
قلبِ من نالان
و لبتشنه به صحراهای درد
با سردرگمی میپرسد
چرا او برنمیگردد؟
تنها پژواک پاسخ میدهد
(چرا او برنمیگردد)