سال ها می گذرد
منتظری برگردیم
پس مشخص شده ماییم که غیبت کردیم
سر سودای تو
شب بی تو
دیدن تو
در دو چشم من
اندک قلب من
وجودت،تمنای من
بهای وصل
آرزوی تو
سودای تو دلبر
هر چه داريم ز سوداي تو دلبر داريم
حيف باشد كه ز سوداي تو دل برداريم
منعم شيرازي
عذابست این جهان
صنما
بی تو
صدای گریه تان
صدای گریه تان پیر کرده عالم را
بیا که با تو بپوشم لباس ماتم را
اللهم عجل لوليك الفرج
قرار سینه ها
قرارسینههای بیقرار ما نمیآیی؟
گل نرگس،امید حضرت زهرا نمیآیی؟
شمردم روزها را تامحرم در هوای تو
عزای جد مظلومت رسید آقا نمی آیی؟
هر کجا میروی
جمال تو
همه تو
محتشم بخوان
ماه محرم آمده است محتشم بخوان
“باز این چه شورش است
“در عالم بدون تو
اللهم عجل لوليك الفرج
خیالم
حرف غدیر
آفتابگردان
خورشید عالم آرایی
گلی گم کرده ام
پرچم میر حرم
انتظار آمدنت
ای مثل روز آمدنت روشن
این روز ها که میگذرد هر روز در انتظار آمدنت هستم
اللهم عجل لوليك الفرج
صبح یعنی
صبح یعنی که شراب
از لب تو مست شود
صبح یعنی تو بیایی
غم عالم برود
اللهم عجل لولیک الفرج
یامهدی
غوغای عشق
ما را ز خود خبر کن
از ما نماند برجا جان
از جنون و سودا
اے پادشاه بینا
ما را ز خود خبر کن
اللهم عجل لوليك الفرج
مولانا
چه آتشی
تُـو مـثل مــاه
عاشقی دردسری بود؛
ما جز پسر فاطمه
تو نباشی
ویرانم
عشق یعنی
عشق يعني
در ميان صد هزاران مثنوی
بوي تك بيت
ناگه مست و مدهوشت كند
اللهم عجل لوليك الفرج
حرمت آقا
هر وقت خواستی گناه کنی
یک لحظه بایست
به نفست بگو
اگه یک بار دیگه وسوسهام کنی
شکایتت رو به امام زمان میکنم.
حالا اگر تونستی حرمت آقا رو بشکنی
برو گناه کن
الهی ببینمت
چقدر دوستت دارم
مهدی جان
نامت را به دوش گرفته ام تا هنگام دیدنم در میان جمعیت بدانی
چقدر دوستت دارم
نذر ظهور
خوش به حال اون کسانی که
تک تک قدمهاشون رو
در پیاده روی اربعین
در راه عشق
در مسیر ظهور
برمیدارند
اللهم عجل لوليك الفرج
غیبت طولانی
به امید آن روزی که تاریخ بنویسد
«به برکت قدوم زائران اربعین غیبت طولانی حضرت پایان یافت»
نذر آمدنت
در تمام طول سال
در تمام روزهای عمر
تنها یک روز است که تک تک قدم ها نذر آمدنت میشوند
اربعین…کربلا…لبیک یا مهدی
جان جانم
جانِ من سهل است، جانِ جانم اوست
دردمند و خستهام، درمانم اوست
مولانا
وقت پذیرایی
وقت، وقته پذیرایی است
نشانه ها میگویند مهمانی گرانقدر نزدیک است بیاید
همه چیز شبیه مهمانی های دیگر است
هر چه مهمان نزدیکتر است باید آماده تر باشیم برای پذیرایی
راهپیمایان اربعین بدانند، با هر قدمی که بر میدارند، زنجیری از زنجیرهای غیبت را پاره می کنند
وای اگر این قدم ها نذر ظهور تو شوند ای مولای من
پذیرایی کامل می شود
بعد از آن است که میتوانیم بگویید
“دیگر چیزی نمانده که مهمان بیاید”
دل ارام
به سَرم شوقِ تو
به سَرم شوقِ تو
جمعه به جمعه
جمعه به جمعه چشم من منـتـظر نگاهِ تو
کی دل خـسـته ام شـود مــعتکف پناهِ تو
زمـزمـه لبان من این طلب است از خدا
کاش شـوم من عاقبت یک نفر از سپاه تو
ذکر تعجیل فرج
اربعين گويم دمادم تا حرم
ذكر تعجيل فرج در هر قدم
اللهم عجل لوليك الفرج
ذکر تعجیل فرج
اربعين گويم دمادم تا حرم
ذكر تعجيل فرج در هر قدم
اللهم عجل لوليك الفرج
بی عشق تو
هزار نکته باریک تر ز مو اینجاست
بدون عشقِ تو بیشک صراط می لرزد
مولا جان
آرزوی تو
نگران محرمیم
شما که از حال ما خبر داری
کوهی از غصه و غمیم همه
نگران محــرمیم همـــــــه
نگران محرمیم
شما که از حال ما خبر داری
کوهی از غصه و غمیم همه
نگران محــرمیم همـــــــه
تکرار نام شما
دلتنگ شوم
غیر تو
بی حضورت
به دنبالتان
به دنبالتان همه جا گشتم
کجایی ای روشنایی قلبهای تاریک؟
اللهم عجل لوليك الفرج
ای عشق
صاحب دلم كه باشی
مآزندہازآنیم
یاد شما
عطر خوشی می آید
یاد شما افتادم
و آرزوهاییکه
برای بعد آمدنتان دارم
اللهم عجل لوليك الفرج
دلی که جای تو باشد
پناهی به رنگ زندگی
با شما بیعت کنیم
اسم شهرمان می شود زمین
خط خطی های نقشه ها پاک می شود
و رویای جهان بدون مرز محقق می شود
چه افتخاری نصیبمان شده که می خواهیم با شما بیعت کنیم
جهان خسته از ظلم
جهان خسته از ظلم و جنایت ثانیه میزند
زمین تبدار است
آسمان دلگیر
آدمهایی ره گم کرده در ظلمتهای کور
این همه را عشق درمان است
زمین و زمان منتظرند، بیعتی دیگر باید
تکرار این بیعت، برکت تاریخ است
یا علی گویان، ظهور نزدیک است
جوانه میزنم
صنما
به غیر تو
به تو وابسته
شدم
به خـــدا من از
همه به غیر تو خسته شدم
اللهم عجل لولیک الفرج
بی قرار توام
تنهایی تو
آرزو کنم
کجای شهر
نیستی و در پِیات
شمع به دست
اشک به چشم
کجای شهر را بگردم؟
اللهم عجل لوليك الفرج
(به قلم مخاطبین)
ذکر لبم
دارم یقین که روز وصال تو می رسد
ذکر لبم شده که الهی ببینمت
اللهم عجل لوليك الفرج
دلیل بارش باران
جرعه ای
بودنت را جستهام
آنقدر بودنت را جستهام
که کفشهایم هم خسته شد
کی به ساحل میرسی، دریای عشق؟
اللهم عجل لوليك الفرج
“به قلم مخاطبین”
مُشرف به پنجرهات
این گلدان را کجای دلم بگذارم
که مُشرف به پنجرهات باشد
اللهم عجـل لولیک الفرج
غُربَتیاَست
به دنبال تو می گردم
به دنبال تو می گردم
نمی یابم نشــانت را
بگو باید کجا جویم
مدار کهکشــانت را
تمام جاده را رفتم
غباری از سواری نیست
بیابان تا بیابان
جسته ام ردّ نشانت را
از ما بخری
نبینمت؟
فَکَیفَ
صَبرم ازپای
جان چيست
فکرم به انتهای
ای صبا
ای صبا
سوختگان بر سر ره منتظرند
گر از آن یار سفر کرده پیامی داری
اللهم عجل لوليك الفرج
نشانه اش
عاشق منم که بی خبر از رسم عاشقی
عازم شدم که بیابم نشانه اش
بی تاب و منتظر به تمامی کوچه ها
می گردم و دل من آشیانه اش
اللهم عجل لولیک الفرج
براتی
خورشيد ما
بدون حب شما
یا صاحب الزمان
بدون حب شما
عشق نافرجام است
جوانْ که رخ یار نبیند
جوانِ ناکام است
مولایم
مولایم برگرد تا زندگی معنا بگیرد
شاید دعای مادرت زهرا بگیرد
آقا بیا تا با ظهور چشم هایت
این چشم های ما کمی تقوا بگیرد
پرت توام
I am sensitive about all but careless about you
من حواسم به همه جمعِ ولی پرت تواَم
یلدا چه شبی
شب یلدا چه شبی
پر نقش است و نگار
شب سیب است و انار
همه اش خاطره و مهمانی
شب حافظ خوانی
شب دورهمی و عشق و غزل
گرم و شیرین چو عسل
شب یلدا یعنی
«شب برفی که زند طعنه به مستی بهار»
هر چه گفتم به کنار؛
فرصت خواندن شعر فرجش بیشتر است
اللهم عجل لولیک الفرج
شب یلدا
شب یلدا چه شبی
پر نقش است و نگار
شب سیب است و انار!
همه اش خاطره و مهمانی
شب حافظ خوانی
شب دورهمی و عشق و غزل
گرم و شیرین چو عسل
شب یلدا یعنی
شب برفی که زند طعنه به مستی بهار
هر چه گفتم به کنار؛
فرصت خواندن شعر فرجش بیشتر است
اللهم عجل لولیک الفرج
تسبیحِ اشکهایش
انتظار را از مادرم آموختم وقتیکه با تسبیحِ اشکهایش پای سجاده، صلوات نذرِ آمدنت میکرد
به قلم مخاطبین
چشمانت
آقاجانمشماراندیده ام
فقط
از دو چشمان سیاه دلبرت شنیده ام
چشمانی که حکم جــنت و تحت الانهار ها دارد
قسم بہبرقچشمانت
نگاهی گرکنی
به پایش جآن میبازم
دیوانه وار
وقتی که زندگی من
هیچ چیز نبود
هیچ چیز به جز تیک تاک ساعت دیواری
دریافتم
باید ، باید ، باید
دیوانه وار دوست بدارم
کسی را که مثل هیچکس نیست
اللهم عجل لولیک الفرج
اون منتظر واقعي آقا نيست
در قلب سياه من برايت جا نيست
دنياي پر از گناه من زيبا نيست
بر سر در خانه هاي ما بنويسيد
اون منتظر واقعی آقا نيست
لبخند
عرف آن باشد
عُـــرفآنباشدڪہ
گرکسی رادوست داری
خلافخواستہاشعملنکنی
گر دوستت میدارم چراگناهمیکنم
سُورهےصَبر
تمامِ شهر
تمامِ شهر آلوده است، وقتیکه نیستی به کدام نفَس پناه برم؟
اللهم عجل لوليك الفرج
درختی سرمازده ام
درختی سرمازده ام؛ کاش نگاهم کنی تا بهاری شوم
اللهم عجل لوليك الفرج
“به قلم مخاطبین”
کودکی هایم
هر جمعه ی زمستان، با شوق در حیاطِ پر از برف، بادکنک میکاشتم؛ کودکی هایم با فكرِ دیدنت سپری شد
اللهم عجل لوليك الفرج
به قلم مخاطبین
ما معتقدیم
ما معتقدیم عشق سر خواهد زد
بر پشت ستم کسی تبر خواهد زد
اللهم عجل لوليك الفرج
پناه من
…کاشک
کاش برسد روزی که شهر را برای آمدنت چراغانی کنیم
اللهم عجل لوليك الفرج
“مخاطبین”
بیا تا جوانه زنیم
بیا تا جوانه زنیم
از میان تمام آلودگی های خاک
از میان تمام تاریکی ها
به روشنایی آفتاب رویت
اللهم عجل لوليك الفرج
“به قلم مخاطبین”
آسمان بی فروغم
آسمان بی فروغم، با تو نور باران شود
اللهم عجل لوليك الفرج
“مخاطبین: علی مرادی”
نبودنت
آنقدر در نبودت گریه کردم
که با اشکهای جمع شده
دریایی برایت ساختم
اللهم عجل لوليك الفرج
“به قلم مخاطبین”
بهار قدومت
مثلا در مرورِ خاطراتم به یاد بیاورم
یک روزِ برفی پرندگان نوید دادند بهارِ قدومت را
للهم عجل لوليك الفرج
“به قلم مخاطبين”
کوی دلبر
گفتم:خوشاهوایی
کز باد صبح خیزد
گفتا: خنک نسیمی
کز کوی دلبر آید
اللهم عجل لولیک الفرج
حافظ
باز آی
! نگاهم کن
قای من
نگاهم کن تا نفسِ صحرا زده ام جان بگیرد مثل طراوتِ بوستان ها بعد از باران
هر چه دارم
هر چی دارم مال مهدی عج
خون من حلال مهدی
بهشت ارزونی خوبا
من میرم دنبال مهدی عج
جای خالی ات
جای خالی ات را با هیچ مقیاسی نمیتوانم اندازه بگیرم
میخواهم با اندازه دلم تو را فریاد زنم
با پرگار قدم هایم، دورت حلقه زنم
من میخواهم فاصله ها را کوتاه رسم کنم
و برای آمدنت نقشه ها بکشم
مهندس مهدوی صدایم کن
دل که تنگ است
دل که تنگ است کجا باید رفت
پیر فرزانه مرا بانگ برآورد
که این حرف نکوست
دل که تنگ است برو خانه دوست
فریدون مشیری
نفسهای گرفته شهر
هركه در زمره ى ما منتظران مىباشد مىكند تا به ابد پشت به دنيا
هركه در زمره ى ما منتظران مىباشد مىكند تا به ابد پشت به دنيا حتماً انبياء، منتظر آمدنش مىباشندمیرسد پشت سرش حضرت عيسى حتماً
هر چه گل بود به عشق رخ تو بو کردم
مهدیا! هر طرفی در طلبت رو کردم
هر چه گل بود به عشق رخ تو بو کردم
اللهم عجل لولیک الفرج
سخن از دستانِ عاشقِ ماست
سخن
از دستانِ عاشقِ ماست
که پُلی از پیغام عطر و نور و نسیم
بر فرازِ شبها ساختهاند
اللهم عجل لولیک الفرج
فروغ فرخزاد
کجایی ای میهمان کلبه قلبهای ما؟
کلبه کوچکی در قلبم
سالیانیست منتظر و چشم به راه میهمانیست
میهمانی ک با آمدنش
آرامشی عجیب را از سفر به سوغات می آورد
کجایی ای میهمان کلبه قلبهای ما؟
اللهم عجل لوليك الفرج
“به قلم مخاطبین”
بیا و پناهم شو
بی یار
تا به کی سرگردان و حیران تو باشم
ِلى مَتى أَحارُ فیکَ یا مَوْلاى
تا به کی سرگردان و حیران تو باشم ای مولای من؟
اللهم عجل لوليك الفرج
کاش میشد که بیایی
کاش میشد که بیایی امسال
نیمه ی این قمر شعبانی
اگر از راه بیایی آقا
میشود شادی مان طوفانی
اللهم عجل لولیک الفرج
به کجا پناه برم؟
به کجا پناه برم؟
نیستی و دریا هم
بی تو آرام ندارد
اللهم عجل لوليك الفرج
“به قلم مخاطبین”
جادوی نرگس نگاھت
ایهاالناســ
کسی باید باشد و نیست
گوشهی قلب تمام آدمها
یک صندلی خالیست
کسی باید باشد و نیست
اللهم عجل لولیک الفرج
معصومه صابر
از کوی تو بیرون نرود پای خیالم
از کوی تو بیرون نرود پای خیالم
نکند فرقی به حالم چه بخوانی
چه برانی
چه به اوجم برسانی چه به خاکم
بکشانی
نه من آنم که برنجم نه تو آنی که برانی
اللهم عجل لولیک الفرج
دلبر ما دل ما برد
تآکسےرخننمایَد زکسےدلنبرد
دلبــرمادلمـــابردوبهمارخننمود
آشفته، بی پناه و گریانم
آشفته، بی پناه و گریانم؛ مانند پسر بچه گمشده ای که قلبش
از ترس تنهایی تند می زند و از گریه هق هق میکند؛
انگار فکر می کند پدرش با صدای بی تابی و اشکش، زودتر پیدایش می کند
اللهم عجل لولیک الفرج
امشب از گناهانم بگذر تا پرونده سیاهم، مولایم را غمگین نکند
باز هم دستِ پُر آمده ام
با کوله باری از گناه، چشمانی اشکبار، دلی امیدوار به رحمت واسعه تو و ۱۴ ضامن معتبر و آبرومند
خدایا
امشب از گناهانم بگذر تا پرونده سیاهم، مولایم را غمگین نکند
عطشانیم
کنار سفرهیِ خـــــدا
و لبهای ترک خورده و تشنه
لحظهها،
بہ رنگِ استجابت است
عطشانیم
بیا حضرت باران
اللهم عجل لولیک الفرج
آن گونه که باید، تو را یاری نکردیم
ای کاش فردای شب قدرمان مکالمه فرشته ها اینگونه باشد
تقدیر امسالش رو بنویسید:《یاری امام زمان》
آخه چطور ممکنه؟ اون که خیلی گناه کرده
آره سابقه بدی داره، ولی ببین چقدر پشیمونه؛ ببین چطور عزم کرده که دیگه همونی بشه که خدا و امامش میخوان؛ ببین چطور از
دوری امامش بی تاب شده. تو از کجا میدونی که اون “حر” امام زمانش نیست
ای کاش فردای شب قدرمان مکالمه فرشته ها اینگونه باشد
مهدی در لا به لای اولویتهایمان غریب ماند
شب قدر شد و باز هم مهدی در لا به لای اولویتهایمان غریب ماند…
اللهم عجل لولیک الفرج
خوش آن عیدی که با دلدار باشیم
خوش آن عیدی که با دلدار باشیم
همه با هم کنار یار باشیم
اللهم عجل لولیک الفرج
روزه داران فلسطین و یمن را دریاب
امان ز لحظه غفلت که شاهدم بودی
كار ما منتظران چيست؟
دورى غيبتِ طولانى و تأخيرِ ظهور
امتحانیست براى همهى ما حتماً
كار ما منتظران چيست؟ اميد و تقوا
غم نخور، میشود آخرْ گره ها وا، حتماً
غرق گناهم حر میدانم
غرق گناهم حر میدانم ولیکن
باید که دستی سوی من باشد همیشه
«جواد پرچمی»
میلاد نور
حجت خدا
ميلاد منجي عالم بشريت و حجت خدا بر زمين
به همه منجي خواهان دنيا مبارك باد
بیا آقای بی همتای من
کسی آمدنت را فریاد زد
شهر آذین بسته و بوستان ها چراغانی بود
کسی آمدنت را فریاد زد و من باز هم از خواب پریدم
اللهم عجل لوليك الفرج
“به قلم مخاطبین”
کسی آمدنت را فریاد زد
شهر آذین بسته و بوستان ها چراغانی بود
کسی آمدنت را فریاد زد و من باز هم از خواب پریدم
اللهم عجل لوليك الفرج
“به قلم مخاطبین”
ای صاحب دلهای عالم
ای صاحب دلهای عالم
برای بازگشت تو، زود هم دیر است
اللهم عجل لولیک الفرج
ای صاحب دل های عالم
ای صاحب دل های عالم
برای بازگشتِ تو، زود هم دیر است
اللهم عجل لولیک الفرج
در انتظار رویت ما و امیدوارے
ذكر لبم شده الهي ببينمت
گل ها یقین دارند می آیی
گل ها نمی ترسند
از پائیز ناگاه
گل ها یقین دارند
می آیی، از این راه
اللهم عجل لولیک الفرج
سالی که بی نگاه تو تحویل می شود
بوی خزان گرفته ی پاییز می دهد
سالی که بی نگاه تو تحویل می شود
اللهم عجل لولیک الفرج
ثمر گريه ما، خندهى روز فرج است
اگر امروز نشد بوسه به دستش بزنيم
وعدهى ما همه افتاده به فردا حتماً
ثمر گريه ما، خندهى روز فرج است
آن زمان مىشكفد خنده به لبها حتماً
خوشا ماه رمضانی که میزبان در میان ما باشد
مىشود فرصت ديدار مهيّا
مىشود فرصت ديدار مهيّا، حتماً
بد به دل راه مده مىرسد آقا، حتماً
اى كه دنبال دواى غم هجران هستى
مىشود دردِ نهانِ تو مداوا حتماً
اللهم عجل لولیک الفرج
طاقت اُمّت جدّت به خدا طاق شده
طاقت اُمَّت جدّت به خدا طاق شده
آهِ خونینجگران، شعلهی آفاق شده
اللهم عجل لولیک الفرج
تصویر یار
تا آینه دل پاک و بی غبار نشود
تصویر یار در آن نمینشیند
اللهم عجل لولیک فرج
غیر از تو
گاهی میان مردم
در ازدحام شهر
غیر از تو هرچه هست
فراموش میکنم
اللهم عجل لولیک الفرج
فریدون مشیری
الحمدالله الذی خلق المهدی
الحمدالله الذی خلق المهدی
اما این نعمت را چگونه پاس داشتیم؟!
با روانه کردن اشک های مولایمان؟
با بی دغدغه بودن هایمان؟
با گناهان شب و روز مان؟
یوسف فاطمه
چهارده قرن گذشت و غم مولا جاری ست
در دلش بغض عمیقی ست که از چاه بپرس
یوسف فاطمه زندانی بی مهری ماست
ابر را پس بزن ای منتظر! از ماه بپرس
مولای لاله ها
مولای لاله ها
چون معشوق توباشی قلب های فولادی هم عاشق میشوند
اللهم عجل لولیک الفرج
«به قلم مخاطبین»
بی حضورت
بشکفد خاک قدمهای تو درآغوشم
بشکفد خاک قدمهای تو درآغوشم
چون جامه ی انتظار برتن پوشم
اللهم عجل لولیک الفرج
«به قلم مخاطبین»
صبح جمعه
بیدار میشویم از این خواب هولناک
یک صبح جمعه با نفس آشنای تو
اللهم عجل لولیک الفرج
بی یاد تو
قصه ی آمدنت
گلهای باغچه بهانه ی نوازش نگاهت را که
میگیرند قصه ی امدنت را برایشان میخوانم
اللهم عجل لولیک الفرج
یوسف گمگشته باز آید
ای کاش فال امشب ما
همه این بشود
یوسف گمگشته باز آید
به کنعان غم مخور
اللهم عجل لولیک الفرج
هوای دیدنت
تو در میان گل ها
گلی گم کرده ام
ز ِ دوری ِ تـو نَمُـردم، چه لاف ِ مِهـر زَنَم؟
محتاج بیان نیست
دعای هر شب من
آه ای دعای هر شب من مستجاب شو
خورشید پشت ابر زمان آفتاب شو
بی تابی تمام زمین سهم من شده است
ای ناله های عاشقی ام شعر ناب شو
اللهم عجل لولیک الفرج
متن مخاطبین خسروآبادی